انتظار

  • اخیر
  • تماس  
  • ورود 

چرا نباید برای دیدن بقیة‌الله(عج) اصرار کرد

11 آبان 1394 توسط منتظر

*آیا دیدن امام زمان(عج) دارای شرایط خاصی است و نصیب هر کسی می‌شود؟ و آیا ندیدن آن حضرت مصلحتی دارد؟

دیدن امام زمان(عج) در عصر غیبت کبری امکان داشته و اگر کسی توفیق یابد، سعادت بزرگی نصیبش شده است، اما همه سعادت این نیست که انسان شبانه‌روز تلاش کند و خواهان دیدن امام باشد، البته دیدن حضرت سبب نمی‌شود که انسان گناه نکند؛ زیرا برخی انسان‌های معاصر دیگر امامان(ع) با وجد دیدن امام معصوم باز هم گناه می‌کردند و حتی گاهی با آنها مخالفت می‌کردند.

دیدن حضرت تأیید بر کردار درست انسان نیست؛ اگر چه نصیب هر کس نمی‌شود، ندیدن حضرت هم دلیل بر خرابی اعمال نیست، بسیاری از بزرگان، علما و مجتهدان، امام زمان(عج) را ندیدند، ولی چه بسا افرادی که مسلمان هم نبودند، ولی چون به مقام اضطرار رسیدند، حضرت از آنها دست‌گیری کرده و از این جهت امام را دیده باشند.

مهم این است که اگر ما او را نبینیم، او ما را می‌بیند و همین اعتقاد برای ترک گناه کافی است.

احمد ‌بن حسن بن ابی‌صالح خجندی، مدتی در جست‌وجوی امام زمان(عج) شهرها را می‌گشت و بسیار جدی بود و اصرار داشت که به حضور آن حضرت مشرف شود، عاقبت نامه‌ای از طریق حسین‌بن روح به این مضمون برای حضرت مهدی(عج) نوشت: «دل من، شیفته جمال تو گشته و همواره در فحص و طلب تو می‌کوشم، تمنا دارم جوابی مرحمت فرمایید که قلب من ساکن شود و دستوری در این باره فرمایید».

جواب آمد: «هر کس در خصوص من جست‌وجو و تجسس کند، مرا می‌طلبد و هر کس مرا بیابد، به دیگران بنماید و هر کس مرا به دیگران بنماید، مرا به کشتن دهد و هر کس مرا به کشتن دهد، مشرک شود».

بنابراین احتمال دارد که به صلاح ما نباشد آن حضرت را ملاقات کنیم، چه بسا دیدار حضرت مایه عجب، تکبر و خودپسندی ما شود که خود مایه هلاکت انسان است.

 نظر دهید »

راه نجات بشر از سراشیبیِ "غفلت" در عصر غیبت

10 آبان 1394 توسط منتظر

یکی از پیامد های غیبت طولانی امام معصوم(علیه السلام) برای مردم «غفلت» است. خداوند در برخی از آیات قرآن درباره رابطه طولانی شدن غیبت حجت الهی و غفلت مردم سخن می گوید. در آیه 86 سوره طه درباره طولانی شدن غیبت حضرت موسی(علیه السلام) می فرماید:
«فَرَجَعَ مُوسى‏ إِلى‏ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ یا قَوْمِ أَ لَمْ یَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَیْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ یَحِلَّ عَلَیْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدی»؛
پس موسى خشمگین و اندوهناك به سوى قوم خود برگشت [و] گفت: «اى قوم من، آیا پروردگارتان به شما وعده نیكو نداد؟ آیا این مدت بر شما طولانى مى‏نمود، یا خواستید خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آید كه با وعده من مخالفت كردید؟»
حضرت موسی(علیه السلام) وقتی از غیبت چهل روزه خویش به سوی قومش بازگشت و وقتی با صحنه زننده گوساله پرستی آنان مواجه شد، مضمون سخنش با قومش چنین بود:
گیرم مدت وعده بازگشت من از سى روز به چهل روز تمدید شد، این زمانى طولانى نیست، آیا شما نباید در این مدت كوتاه خودتان را حفظ كنید؟ حتى اگر سال ها من از شما دور بمانم آئین خدا را كه به شما تعلیم داده‏ام و معجزاتى را كه با چشم خود مشاهده كرده‏اید باید بر شما حاكم باشد. 1
همچنین خداوند در آیه 16 سوره حدید می فرماید:
«أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا یَكُونُوا كَالَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ»؛
آیا براى كسانى كه ایمان آورده‏اند هنگام آن نرسیده كه دل هایشان به یاد خدا و آن حقیقتى كه نازل شده نرم [و فروتن‏] گردد و مانند كسانى نباشند كه از پیش بدانها كتاب داده شد و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا كشید، و دل هایشان سخت گردید و بسیارى از آنها فاسق بودند؟
در کتاب “کمال الدین و تمام النعمة” آمده است که این آیه درباره حضرت قائم(علیه السلام) نازل شده است . 2بنابراین این آیه به شیعیان هشدار می‌دهد که مانند امم گذشته نباشید که به ایشان کتاب آسمانی داده شد و چون میان آن‌ها و پیامبران فاصله افتاد و عمر‌های طولانی کردند و تنعم و راحتی یافتند و به آرزوهای دراز گرفتار شدند، دچار غفلت گشتند. همان غفلتی که نتیجه آن قساوت دل است و همان قساوت قلبی که ثمره‌اش فسق و گناه است. شیعیان هم آن گونه نباشند که چون زمان غیبت حضرت مهدی(علیه السلام) طولانی شد، به غفلت گرفتار شوند و یا این که به فسق و گناه بیفتند.
روش شیطان برای دور کردن انسان از ذکر و قرار دادن او در فضای غفلت، زینت دادن دنیا و مظاهر آن در نظر انسان و تبدیل ارزش به ضد ارزش است. چنان چه سامری نیز در داستان غیبت حضرت موسی (علیه السلام) گوساله ای را زینت بخشید و قومی را از ذکر الهی غافل ساخت
ذکر و غفلت
بنابراین یکی از آفت های دوران غیبت برای مردم غفلت است. غفلت بر اساس آیات قرآن عوامل مختلفی دارد. مثلا در داستان حضرت موسی(علیه السلام) سامری زمینه غفلت قومش را فراهم کرد. در قرآن کریم، از‌ شیطان، اولاد، اموال، تجارت و تمتع بیش از حد از متاع دنیا به عنوان ‌"عوامل غفلت و مـوانع ذکر” سخن‌ به میان آمده است.3
“ذکر” نیز که در آیه 16 سوره حدید به صورت “ذکر الله” به آن سفارش شده است، در قرآن به معانی مختلفی به کار رفته است. گاهی به معنای یادآوری، یاد کردن و بیان کردن است 4 و گاهی معنای اصطلاحی دارد و مقصود از آن نماز و قرآن و دعا و … است. بنابراین یکی از راه های دور ماندن از آفت غفلت در دوران غیبت کبری حضرت مهدی(علیه السلام) پناه بردن به “ذکر” است. آن چه در این نوشتار مورد نظر است هم “ذکر الله” است و هم ذکر امام غایب از نظر، که خود نوعی ذکر الله است.
شیطان، غفلت
تکاپوی شیطان در عصر غیبت
در میان همه عواملی که موجبات غفلت را فراهم می کنند، در مورد “شیطان” بیشتر هشدار داده اند. خداوند در آیه 19 سوره مجادله می فرماید:
«اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُون»؛‏
شیطان بر آنان چیره شده و خدا را از یادشان برده است آنان حزب شیطانند. آگاه باش كه حزب شیطان همان زیانكارانند.
همچنین در این باره در روایات آمده است:
اگر شیطان با شما دشمن می باشد پس چرا از آن غفلت می كنید، و اگر مرگ حق است پس چرا خوشحالى مى‏نمایید.5
هرگز‌ گروهی برای ذکر خدا به دور هم‌ ننشستند جـز آنـکه ابلیس، شیطانی‌ را‌ به سویشان برمی‌انگیزد تا سخنانشان را (که‌ ذکر‌ خدا بود) قطع نماید. ‏6
ویژگی مهم شیطان آن است که از تمام عوامل دیگر غفلت برای تسلط بر انسان استفاده می کند و از طریق هواهای نفسانی وارد می شود. شیطان ابتدا چشم دل و فطرت انسان را می بندد و با زینت بخشیدن دنیا و مظاهر آن، زیبایی های فطری را بی ارزش جلوه می دهد. در واقع لذّت نفس، ‌‌چشم‌ را کور می‌کند و چون همه چیز از چشم نفس دیده می‌شود، حـتی‌ بـدترین‌ زشتی‌ها‌ زیبا می‌نماید.7 عبارت «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ» در چند مورد از آیات قرآن آمده است. بنابراین روش شیطان برای دور کردن انسان از ذکر و قرار دادن او در فضای غفلت، زینت دادن دنیا و مظاهر آن در نظر انسان و تبدیل ارزش به ضد ارزش است. چنان چه سامری نیز در داستان غیبت حضرت موسی(علیه السلام) گوساله ای را زینت بخشید و قومی را از ذکر الهی غافل ساخت.
با توجه به این که ایشان در میان مردم ظهور ندارند، زمینه غفلت از وجودشان فراهم است. بنابراین می توان با یادآوری و یاد کردن از ایشان به زبان و همچنین توجه قلبی به حضرت و اطاعت از فرامین ایشان در عمل، از عصر غیبت ایشان غفلت زدایی کنیم
نکته دیگر آن که سبک زندگی انسان امروز که از هر جهت تحت تأثیر فرهنگ غربی قرار دارد، زمینه تسلط هر چه بیشتر شیطان را فراهم می کند. به عبارت دیگر در این عصر زمینه غفلت از ذکر الهی به تمامی فراهم است. یکی از صاحب نظران در این زمینه می گوید:
«غافلیم از اینکه پیرامون هر یک از ما مجاری یی وجود دارد که اگر باز شود شیطان و جنود شیطان از آن مجاری بر ما مسلط می شوند و غافلیم از اینکه گناهان قبل از اینکه به صحنه قیامت کشیده شوند و بخواهند ما را رسوا کنند در این دنیا مجرای تسلط شیطان می شوند، چه مال حرام باشد، خورد و خوراک حرام، چه اعمال حرام باشد، چه غیبت، تکبر، خودرایی، تبرج و تظاهر در اخلاق و حسد هر کدام از اینها نه تنها اثر وضعی و موج دارد و اگر کسی چشم بزرخیش باز باشد اینها را می بیند. هر یک از این مجاری امکانی به وجود می آورند که جنود شیطان وارد شوند و کار خود را می کنند.»8
به عبارت دیگر تمدن نوین با تمام مظاهرش، حجابی را فراهم می کند که انسان از فطرت الهی خویش فاصله بگیرد و او را از ذکر الهی غافل کند.

ذکر امام غایب از نظر
این نکته را هم در نظر بگیریم که در عصر غیبت طولانی حضرت مهدی(علیه السلام) ذکر و یاد امام غایب از نظر نیز نوعی “ذکر الله” است.9 در واقع ذکر و یاد ایشان نیز بایستی به هر سه صورت زبانی، قلبی و عملی در میان شیعیان وجود داشته باشد. با توجه به این که ایشان در میان مردم ظهور ندارند، زمینه غفلت از وجودشان فراهم است. بنابراین می توان با یادآوری و یاد کردن از ایشان به زبان و همچنین توجه قلبی به حضرت و اطاعت از فرامین ایشان در عمل، از عصر غیبت ایشان غفلت زدایی کنیم و امکان معرفت هر چه بیشتر نسبت به امام معصوم(علیه السلام) و زمینه ظهور ایشان را فراهم آوریم.

پی نوشت:
1. تفسیر نمونه، ج13، ص 269
2. تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 242
3. عوامل غفلت و موانع ذکر، حسن فلاح، درس هایی از مکتب اسلام
4. ذکر به معنای احضار معنی در نفس و وجود آدمی است. اما ذکر حقیقی از زبان می گذرد، وارد قلب می شود و بر عمل و رفتار انسان تأثیر می گذارد. چنین ذکری نتیجه اش ترک معصیت و در واقع، طاعت پروردگار است. از همین جهت ذکر الهی، در روایات به عنوان “سید اعمال” معرفی شده است. کافی، ج 2، ص 144، ح 3
5. بحارالانوار، ج 70، ص 157
6. مَا قَعَدَ قَوْمٌ قَطُّ یَذْكُرُونَ اللَّهَ تَعَالَى إِلَّا بَعَثَ إِلَیْهِمْ إِبْلِیسُ شَیْطَاناً یَقْطَعُ حَدِیثَهُمْ عَلَیْهِم. تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، ج 2، ص 79
7. معماری ذکر و معماری غفلت از منظر قرآن، علاء الدین، مجله کوثر
8. سخنرانی استاد اسماعیل شفیعی سروستانی، برگرفته از سایت شبستان
9. در میان مواردی که به نوعی مصادیق ذکر و یاد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) هستند، می توان به این موارد اشاره کرد:
- تعظیم و ترویج قرآن به خاطر نسبت نزدیکی که با حضرت دارد.
- خواندن ادعیه ای که به نوعی با وجود مبارک حضرت مهدی (علیه السلام) و همچنین با مسئله انتظار مرتبطند.
- توجه به نشانه های ظهور و پرهیز از دور دیدن ظهور حضرت. (به عبارت دیگر نزدیک دیدن ظهور حضرت و در همان حال پرهیز از عجله در این امر و وقت گذاری)
- بزرگداشت شایسته اعیادی که به نوعی با ایشان مرتبطند.

زهره رجب زاده
کارشناس ارشد علوم حدیث
بخش مهدویت تبیان

 نظر دهید »

آیا شبکه های مجازی در خدمت ظهور است؟

10 آبان 1394 توسط منتظر


شبکه های مجازی در زندگی امروز، جایگاه خاصی یافته اند؛ اما سوالی که پیش می آید این است که این شبکه ها در خدمت کدام سبک زندگی اند؟ آیا بیشتر بر شاخصه های جوامع آخرالزمانی منطبقند و یا زمینه ظهور را فراهم می کنند؟!
دو دیدگاه نسبتا مخالف درباره کارکرد شبکه های مجازی در آخرالزمان مطرح است. بر اساس یکی از دیدگاه ها، ظهور و انقلاب حضرت مهدی (علیه السلام) جهانی است و بر این اساس نیازمند زیرساخت های جهانی است. صاحبان این دیدگاه ( ١)، از جمله به روایاتی استناد می کنند که درباره سیستم های پیشرفته ارتباطی در زمان قیام حضرت مهدی (علیه السلام) سخن می گوید:
«وقتی قائم ما قیام کند، خداوند چنان قوای بینایی و شنوایی به مومنان می دهد که از راه دور بدون واسطه او را دیده و سخن او را می شنوند.» (٢)
ولی دیدگاه دیگر به شبکه های مجازی و نقش گسترده ای که در زندگی امروز ایفا می کنند، خوش بین نیست. بر اساس دیدگاه دوم آخرالزمان عرصه تقابل شدید خیر و شر است و شبکه های در هم تنیده مجازی که به جزئی ترین نقاط زندگی انسان امروز نفوذ کرده است، ابزار هایی قدرتمند در اختیار شر است.
در این زمینه از جمله، به روایت زیر استناد می شود:
«در آن زمان، فتنه ها چونان پاره‌های شب تاریک، شما را فرا می‌گیرد و هیچ خانه‌ای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمی‌ماند؛ مگر اینکه فتنه‌ها در آن داخل می‌شوند.» (٣)
وقتی قائم ما قیام کند، خداوند چنان قوای بینایی و شنوایی به مومنان می دهد که از راه دور بدون واسطه او را دیده و سخن او را می شنوند
بر اساس دیدگاهی که سیستم های ارتباطی پیشرفته و از آن جمله شبکه های مجازی را وسیله ای موثر در جهت نشر حقیقت و رساندن پیام شیعه به دورترین نقاط جهان می داند، فطرت انسان امروز، تشنه شنیدن حق است و این وسایل ارتباطی زمینه را فراهم می کند. از طرف دیگر این دسته به روایاتی که درباره کشف همه ی ٢٧ حرف علم در زمان ظهور است، استناد می کنند و پیشرفت علم از ٢ حرف به ٢٧ حرف را، دلیل دیگری برای نظر خود می دانند. این دیدگاه همچنین معتقد است، این که کار حضرت مهدی (علیه السلام) یک شبه اصلاح می شود، با کمک همین وسایل ارتباطی سرعت بخشیده می شود.
طبق این دیدگاه، عدالت اجتماعی، یعنی برخورداری یکسان مردم از خدمات اجتماعی و کاهش شکاف بین مردم و جوامع، که از پیامدهای اصلی این ابزارهاست که در خدمت اهداف عدالت گسترانه قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) است. صاحبان این دیدگاه همچنین معتقدند که این سیستم های پیشرفته برای از بین بردن فقر و گسترش علم مناسبند، همان گونه که حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) در پی آن است.

دو نوع سبک زندگی متضاد
در میان روایات مهدویت دو نمونه سبک زندگی قابل شناسایی است. یکی مربوط به روایاتی است که احوال مردم و جوامع را در آخرالزمان توصیف می کنند. با بررسی کلی این روایات به یکسری شاخصه های اصلی در مورد سبک زندگی در آخرالزمان و عصر غیبت می رسیم. از جمله این مولفه ها می توان به شهوت گرایی، وارونه شدن ارزش ها، علنی شدن منکرات، گرایش به دروغ و فریب، گرایش به ثروت و ثروتمندان اشاره کرد. با بررسی بیشتر درباره این روایات می توان شاخصه های جزئی تری را کشف نمود.
شاخصه های دیگری در سبک زندگی وجود دارد که از روایات برداشت می شود و زمینه ساز ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) است. به عنوان نمونه می توان به روایاتی اشاره کرد که درباره ویژگی های یاران حضرت مهدی (علیه السلام) از لحاظ زهد، بصیرت، عبادت، ولایت پذیری، شجاعت،…توضیح داده اند و یا روایاتی که درباره روش برطرف کردن موانع ظهور و تعجیل در آن سخن می گویند.
بر اساس دیدگاهی که سیستم های ارتباطی پیشرفته و از آن جمله شبکه های مجازی را وسیله ای موثر در جهت نشر حقیقت و رساندن پیام شیعه به دورترین نقاط جهان می داند، فطرت انسان امروز، تشنه شنیدن حق است و این وسایل ارتباطی زمینه را فراهم می کند.
دسته دیگر از این روایات تحت عنوان امتحان شیعیان در عصر غیبت، به بررسی راهکارهایی می پردازد که مومنان را از امتحان ها و فتنه های آخرالزمان، سربلند بیرون می آورد. مجموع این روایات شاخصه هایی را بیان می کنند که نقطه مقابل آن شاخصه های دیگری (شهوت گرایی، وارونه شدن ارزش ها، علنی شدن منکرات، گرایش به دروغ و فریب، گرایش به ثروت و ثروتمندان) اند. در واقع در این روایات به مومنان توصیه می شود، در مقابل فتنه و سختی های آخرالزمان به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) پناه ببرند. در یاری حضرت ولی عصر (علیه السلام) و عهدی که با ایشان دارند، هم دل و هم پیمان شوند. راه امر به معروف و نهی از منکر و تولی و تبری در پیش گیرند. به دین خود چنگ بزنند و به علما پناه ببرند. حتی خود را برای سختی های دوران ظهور و جنگیدن در رکاب امام آماده کنند. در واقع این سبک زندگی در خدمت زمینه سازی برای ظهور است.

دنیای امروز و یک سوال اساسی
ولی آنچه حائز اهمیت است، مقایسه این موارد با سبک زندگی عینی و ملموس خودمان در شرایط فعلی است. بی شک در زندگی امروز، شبکه های مجازی جایگاه خاصی دارند. این شبکه ها در همه عرصه های زندگی ( دین، هنر، تغذیه، پوشش، ازدواج، سینما، موسیقی و…) وارد شده و جزء لاینفک آن شده اند. سوالی که پیش می آید این است که شبکه های مجازی بیشتر در خدمت کدام سبک زندگی اند؟ آیا بیشتر بر شاخصه های مذکور در جوامع آخرالزمانی منطبقند و یا زمینه ظهور را فراهم می کنند؟
در این بخش به مولفه هایی کلی از دیدگاه اول اشاره کردیم. در مقاله بعدی دیدگاه مخالف را درباره شبکه های مجازی بررسی می کنیم.
ادامه دارد…

پی نوشت:
1) درباره این دیدگاه ر.ک: دکتر مهدی قاسمی نراقی، دکتر رضا مرادی خلیفه لو. فناوری اطلاعات و ارتباطات زمینه ساز انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)، مجله عصر آدینه.
2) ترجمه و تلخیص منتخب الاثر، ص 206
3) سید بن طاووس، الملاحم و الفتن یا فتنه ها و آشوب های آخرالزمان ،ص 31
زهره رجب زاده
کارشناس ارشد علوم حدیث
بخش مهدویت تبیان

 نظر دهید »

زنان هنگام ظهور امام زمان عجل الله

06 آبان 1394 توسط منتظر


زنان هنگام ظهور امام زمان عجل الله

زنان هنگام ظهور امام زمان عجل اللهاولین گروه از زنانى كه به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف مى ‏شتابند آن هایند كه در آن ایّام مى ‏زیسته ‏اند و همانند دیگر یاران امام علیه السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهى به ‏خدمت ایشان مى ‏رسند.

به مناسبت روز جهانی زن

بر اساس برخى از روایات، تعداد زنان در هنگام ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر چهارقسم، گروه بندی شده است:

گروه اول: حضور پنجاه زن در بین یاران امام

اولین گروه از زنانى كه به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف مى ‏شتابند آن هایند كه در آن ایّام مى ‏زیسته ‏اند و همانند دیگر یاران امام علیه السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهى به ‏خدمت ایشان مى ‏رسند.

در این‏ باره دو روایت وجود دارد:

روایت اول- امّ سلمه ضمن حدیثى درباره علایم ظهور، از پیامبر اكرم صل الله علیه و آله و سلم روایت كرده است كه فرمود:

یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس إلیه كالطّیر الواردة المتفرقة حتّى یجتمع إلیه ثلاث مأة و أربعة عشر رجلاً فیه نسوة فیظهر على كلّ جبّار و ابن جبّار

در آن هنگام پناهنده ‏اى به حرم امن الهى پناه مى ‏آورد و مردم همانند كبوترانى كه از چهار سمت به یك سو هجوم مى ‏برند به‏ سوى او جمع مى ‏شوند تا اینكه در نزد آن حضرت، سیصد و چهارده‏ نفر گرد مى ‏آیند كه برخى از آنان زن مى ‏باشند كه بر هر جبّار و جبّار زاده اى پیروز مى ‏شود.

روایت دوم- جابربن یزید جعفى، ضمن حدیث مفصلى از امام باقر علیه السلام در بیان برخى نشانه ‏هاى ظهور نقل كرده كه:

و یجیى‏ء واللَّه ثلاث مأة و بضعة عشر رجلاً فیهم خمسون امراة یجتمعون بمكة على غیر میعاد قزعاً كقزع الخریف یتبع بعضهم و هى ‏الآیة الّتى قال اللَّه: أینما تكونوا یأت بكم اللَّه جمیعاً إنّ اللَّه على كلّ شى‏ء قدیر

به‏ خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر مى ‏آیند كه پنجاه نفر از این عدّه زن هستند كه بدون هیچ قرار قبلى در مكّه كنار یكدیگر جمع خواهند شد.

این است معناى آیه شریفه: هرجا باشید خداوند همه شما را حاضر مى ‏كند. زیرا او بر هر كارى توانا است

گروه دوم: زنان آسمانى

دسته دوم، چهارصد بانوى برگزیده هستند كه خداوند براى حكومت جهانى حضرت ولى ‏عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در آسمان ذخیره كرده است و با ظهور اولین گروه از زنانى كه به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مى ‏شتابند، آن هایند كه در آن ایّام مى ‏زیسته ‏اند و همانند دیگر یاران امام علیه السلام به هنگام ظهور در حرم امن الهى به ‏خدمت امام علیه السلام مى ‏رسند. آن حضرت به همراه حضرت عیسى علیه السلام به زمین مى ‏آیند.

ابو هریره از پیامبراكرم صل الله علیه و آله و سلم روایت كرده كه:

ینزل عیسى بن مریم على ثمان ماة رجل و أربع مائة امرأة خیار من على الأرض و أصلح من مضى

عیسى ‏بن مریم علیه السلام به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایسته ‏ترین افراد روى زمین فرود خواهد آمد.

به ‏فرموده امام صادق علیه السلام: هر كه چهل صبح، دعاى عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود.

گروه سوم: رجعت زنان

سومین گروه از یاوران حضرت بقیّة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف زنانى هستند كه خداوند به بركت ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آنها را زنده خواهد كرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود.

این گروه دو دسته‏ اند: برخى با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخى دیگر فقط از آمدنشان سخن به ‏میان آمده است.

در منابع معتبر اسلامى نام سیزده زن یاد مى ‏شود كه به هنگام ظهور قائم آل محمّد عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده خواهند شد و در لشكر امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف به مداواى مجروحان جنگى و سرپرستى بیماران خواهند پرداخت.

طبرى در “دلائل الامامة” از مفضل ‏بن عمر نقل كرده كه امام صادق علیه السلام فرمود:

“همراه قائم آل محمّدعجل الله تعالی فرجه شریف سیزده زن خواهند بود. گفتم: آنها را براى چه كارى مى‏ خواهد؟ فرمود: به مداواى مجروحان پرداخته، سرپرستى بیماران را به ‏عهده خواهند گرفت. عرض كردم: نام آنها را بفرمایید. فرمود: قنواء دختر رشید هجرى، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه، زبیده‏ ام خالد احمسیّه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنّیه. این گروه سیزده نفرى رجعت خواهند كرد و خداوند براى قدردانى از ایشان، به بركت امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف آنها را زنده خواهد كرد”
امام زمان علیه السلام

یك توضیح:

در این روایت امام صادق علیه السلام از آن سیزده زن فقط نام نُه نفر را یاد مى ‏كند. در كتاب “خصایص فاطمیّه” به ‏نام “نسبیه” و در كتاب “منتخب ‏البصائر” به‏ “وتیره” و “أحبشیه” اشاره شده است.

گروه چهارم : بانوان منتظر

چهارمین گروه یاوران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، بانوان پرهیزكارى هستند كه پیش از ظهور حضرت بقیّة الله علیه السلام رحلت كرده ‏اند. در وقت ظهور، به ایشان گفته مى ‏شود: “امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلى مى ‏توانى حضور داشته باشى".

آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.

رجعت زنان مربوط به گروه خاصّى نیست و هر بانویى خود را با خواسته ‏ها و شرایط زندگى در حكومت حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف تطبیق دهد ممكن است در آینده از رحمت خداوندى بهره ‏مند گشته، براى یارى امام عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده شود.

یكى از آن شرایط، خواندن “دعای عهد” است كه در فرد، نوعى آمادگى براى پذیرش حكومت آخرین ذخیره الهى ایجاد مى ‏كند.

به ‏فرموده امام صادق علیه السلام: هر كه چهل صبح، دعاى عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد.

اقتباس از سایت موعود

گروه دین و اندیشه – مهدی سیف جمالی

 نظر دهید »

علائم ظهور امام زمان(عج)

06 آبان 1394 توسط منتظر

علائم ظهور امام زمان(عج)
ظهور حضرت حجت(عج) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند.

صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانه هاي ظهور ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا مي توان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آن گونه كه در روايات شريف ما آمده اند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان «بداء» داده مي شود كه طي اين بخش از مطالب به آن مي پردازيم.

«بداء» در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق مي شود؛ بدين معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتي، مسئله اي را از زبان پيامبر يا ولي اي از اولياي خويش به گونه اي تبيين مي كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به مردم نشان مي دهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند در حالي كه ام الكتاب نزد اوست و خود مي داند عاقبت هر چيزي چيست.1

و در آيه اي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بدي هايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.
يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3
پس از آنكه نشانه ها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.
اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ مي دهد و در مورد
خداوند متعال ابداً صدق نمي كند وگرنه لازمه اش اين است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم مي فرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمان ها و مكان ها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نمي شود.5
از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده مي شود:
و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6
خداوند آنچه را گمان نمي كردند، براي آنها ظاهر كرد.
براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7
و با استفاده از ديگر آيات و روايات مي توان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و… سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و بركت زندگي اش را افزايش مي دهد، همان طور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس آن را بر زندگي شخص مي گذارد.
پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح دارد:

الف) لوح محفوظ

لوحي كه آنچه در آن نوشته مي شود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمي يابند؛ چون مطابق با علم الهي است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8
بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.

ب) لوح محو و اثبات
بنا بر شرايط و سنني از سنت هاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص مي شود، با از بين رفتن آن سنت ها يا مطرح شدن سنت هاي جديد سرنوشت آن شخص يا آن جريان تحت الشعاع سنت هاي جديد قرار مي گيرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقه اي كه مي دهد، 30 سال به عمرش اضافه مي شود و تا 50 سالگي زنده مي ماند يا به عكس، آن شخص بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيره اي خاص، 30 سال از عمرش كاسته مي شود در همان 20 سالگي مي ميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل مي دانست كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنت هاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان مي شود.

در قرآن كريم هم آمده است:
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9
يا اين آيه:
آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10
با توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به ذهن مي رسد كه: آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي كه براي آن بيان شده است، در لوح محفوظ اند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً مسئله اي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور بدون تحقّق نشانه ها رخ دهد يا همة نشانه ها بايد رخ دهند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد نشانه هاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:
1. امور و علايم مشروط
2. امور و علايم حتمي. آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كرده اند. مسئلة بداء هم در چهار زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مي يابد:

1. نشانه هاي مشروط و غير حتمي ظهور

جز نشانه هايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية نشانه هاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار مي روند، چنانكه بزرگاني مانند شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كرده اند. بدين معنا كه به جز نشانه هاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب مي آيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند. البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتاده اند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشده اند.
مثلاً اگر در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.

شايد بتوان علت بيان چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نمي شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمي شدند و بدان مبتلا مي گشتند امّا پس از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن، حجت را بر مردم تمام مي كنند كه شما با وجود آنكه مي توانستيد، آن بلا را از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست كه روايت شده است:
خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13

2. علايم ظهور و امور حتمي

پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند:
خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14
اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كرده اند كه:
هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي گوييم در آينده چنين خواهد شد.17
اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:
ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18
علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين
توضيح را اضافه كرده اند كه:
شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19
اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند.
عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:
والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21
امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22
يا امام صادق(ع) فرمودند:
از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23
حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية:
ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24
مي پرسد. حضرت مي فرمايند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
- محتوم چيست؟
- جز آن نخواهد شد.
- و موقوف؟
- مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود.
- اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد.
- والله كه نه و از محتومات است. 25

3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)

ظهور حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعه اي در تمام طول تاريخ تا كنون اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد»26 و خداوند در وعدة خويش تخلف نمي كند، در آينده اي دور يا نزديك حتماً چنين اتفاقي خواهد افتاد. ان شاء الله.
علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نموده اند كه:
حتي اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز را طولاني مي كند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل گردانند.27

4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)
بسياري از روايات، ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كه را چنين كرد تكذيب كنند و دروغ گو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي آن را نمي داند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:
محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نمي كنيم.28
وقتي فضيل از امام باقر(ع) مي پرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه مي فرمايند: «آنها كه وقت تعيين مي كنند دروغ مي گويند».29 يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه مي دارد: اين مسئله اي كه چشم انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت مي فرمايند:
اي مهزم! آنها كه وقت تعيين كنند دروغ مي گويند، آنها كه عجله كنند هلاك مي شوند و آنها كه تسليم امر خداوند باشند نجات مي يابند و به سوي ما باز مي گردند.30
آنگونه كه از احاديث برمي آيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام همام(ع) بهره مند خواهند نمود.

البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كرده اند.

ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛ ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده مي كردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرن ها با حدوث اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي مي شدند حال آنكه قرن هاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديده ها را خون بار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشته اند و اميد دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب از چشم هاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز مقتدر امروز ظهور كند و پايه هاي حكومت شيطاني شان را درهم شكند.
به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. ان شاءالله.

—————————————————————————————-
پي نوشت ها :

1. سورة رعد(13)، آية 39.
2 . سورة زمر(39)، آية 48.
3 . سورة يوسف(12)، آية 35.
4 . سورة نساء (4)، آية 35.
5 . سورة آل عمران (3)، آية 5.
6 . سورة زمر(39)، آية 48.
7 . سورة رعد(13)، آية 11.
8 . سورة بروج(85)، آيات 21 و 22.
9 . سورة رعد(13)، آية 39.
10. سورة انعام(6)، آية 2.
11. نعماني، محمد بن ابراهيم، الغيبة، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج52، ص249.
12. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص202.
13. كليني، اصول كافي، ج 1، باب البدأ، ح 1 و صدوق، محمد بن علي بن حسين، التوحيد، باب 54، ح 2.
14. صدوق، محمد بن علي بن حسين، كمال الدين، ج2، ص650، طوسي، محمد بن حسن، الغيبة ص267، نعماني، همان، صص169 و 172؛ مجلسي، محمد باقر، همان؛ ج52، ص204، طبرسي، فضل بن حسن، اعلام الوري، ص426؛صافي گلپايگاني، لطف الله، منتخب الاثر، صص439 و 455.
15. فقيه، محمد، السفياني و علامات الظهور، ص102.
16. عاملي، جعفر مرتضي، دراسته في علامات الظهور، ص60.
17. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص265.
18. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص205، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص250.
19. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص251.
20. رك: فقيه، محمد، همان، ص102.
21. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص203؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
22. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
23. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص176، صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص455.
24. سورة انعام، آية 2.
25. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
26. سورة آل عمران(3)، آية 9.
27. رك: شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص340، طبرسي، فضل بن حسن، همان، ص401، مجلسي، محمد باقر، همان، ج51، ص133.
28. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص195، طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ آل سيد حيدر، مصطفي، بشارةالاسلام، ص298، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104.
29. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص103؛ صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص463.
30. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص198؛ طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104؛ آل سيد حيدر، مصطفي، همان، ص299؛ صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص463.

منبع: ماهنامه موعود، شماره 79

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

انتظار

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • انتظار

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس